یادگار عشق ( هرگز فراموش نمیشوی یگانه عشقم)

عشق یعنی امتداد دو نگاه (هر چه را پایانی است جز حرف عشق این همه گفتند و پایانی نداشت)

یادگار عشق ( هرگز فراموش نمیشوی یگانه عشقم)

عشق یعنی امتداد دو نگاه (هر چه را پایانی است جز حرف عشق این همه گفتند و پایانی نداشت)

نامه ای به آشنای غریب

   

به نام او که آنقدر آه کشیدم تا تو را برایم فرستاد

آشنایی غریب من سلام :

زیبای من ای تنها دلیل رد کردن هر دلیل و ای تنها بهانۀ آوردن هر بهانه امروز بدجوری دلم هواتو کرده بود هوای آن نگاه عاشقانه ات یا آن زمزمه های معصومانه ات هیچ بهانه ای نبود برای نوشتن جز دلتنگی ، بیاد دیروز عاشقیمان می نویسم دیروزی که مرا بیش از غرورت دوست میداشتی اما امروز که راه دشوارتر شده غرورت را بر من ترجیح میدهی نازنینم من مدتهاست که بی دلیل دوستت دارم اما نه مثل لیلی نه مثل شیرین بلکه مثل خودم به جرأت می گویم "خیلی بیشتر از دوست داشتن تو دوستت میدارم " نازنینم مدتهاست که رفته ای ولی هنوز هم باور نکرده ام که دیگر نازنین من نیستی هنوز هم باور نکرده ام دوری ضریح نگاهت را هنوز باور نکرده ام با رفتنت تمام رویاهای عاشقانه ام را درو کردی نازنینم دلم تنگست برای خودت ، جادوی صدایت ، سرزنشت و هر چه جز سفرت نازنینم دلم می خواست یه جوری زندگی کنیم که آدما بهش میگن عجیب ، فقط به تو سلام بدم ، فقط با تو حرف بزنم ، فقط واسه تو دعا کنم ، فقط تو چیز یادم بدی ، دستم فقط توی دست تو باشه ، فقط تو صدام کنی ، بجاش تو هم فقط مال من باشی ، ولی افسوس .......... کسی که هر روز بیشتر از دیروز دوستت دارد .

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد