یادگار عشق ( هرگز فراموش نمیشوی یگانه عشقم)

عشق یعنی امتداد دو نگاه (هر چه را پایانی است جز حرف عشق این همه گفتند و پایانی نداشت)

یادگار عشق ( هرگز فراموش نمیشوی یگانه عشقم)

عشق یعنی امتداد دو نگاه (هر چه را پایانی است جز حرف عشق این همه گفتند و پایانی نداشت)

دل نوشته ها


من از پیمانه لبریزم ، دلا مستی کجا جویم


من ازشبها گریزانم ، دلا ذکر خدا گویم  


من از درد فراغ یار، ز شعله آنچنان سوزم


که تنها عاشقان دارند، خبر از حال و از روزم


ز سوز دل چنان گریم ، شود ابر سما حیران


ز سیل اشک چشمانم ، ز بستر خود شود نیران


ز دل شرمنده ام اکنون ، عذابش داده ام هر دم


بیابید مرهمی یاران ،که تا  درمان کنم دردم


و یا پیدا کنید او را ،که تا باز آورد جانم


که تنها او در این عالم ،بود درمان هر دردم


کجایی ای مرا همدم ، کجایی مرهم دردم


من از عشق تو بیمارم ، بیا خاک رهت گردم


تویی سامان ، تویی درمان ، تویی وصل و تویی هجران


منم آشفته کویت بیا ،  این قصه را پایان


********************


من خراباتیم از من سخن یار مخواه
گنگم از گنگ پریشان شده گفتار مخواه

من که با کوری و مهجوری خود سرگرمم
از چنین کور تو بینایی و دیدار مخواه

چشم بیمار تو بیمار نموده است مرا
غیر هذیان سخنی از من بیمار مخواه

با قلندر منشین گر که نشستی هرگز
حکمت و فلسفه و آیه و اخبار مخواه

مستم از باده ی عشق تو و از مست چنین
پند مردان جهان دیده و هشیار مخواه





****************************************

من خراباتیم از من سخن یار مخواه

گنگم از گنگ پریشان شده گفتار مخواه

من که با کوری و مهجوری خود سرگرمم
از چنین کور تو بینایی و دیدار مخواه

چشم بیمار تو بیمار نموده است مرا
غیر هذیان سخنی از من بیمار مخواه

با قلندر منشین گر که نشستی هرگز
حکمت و فلسفه و آیه و اخبار مخواه

مستم از باده ی عشق تو و از مست چنین
پند مردان جهان دیده و هشیار مخواه

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد