یادگار عشق ( هرگز فراموش نمیشوی یگانه عشقم)

عشق یعنی امتداد دو نگاه (هر چه را پایانی است جز حرف عشق این همه گفتند و پایانی نداشت)

یادگار عشق ( هرگز فراموش نمیشوی یگانه عشقم)

عشق یعنی امتداد دو نگاه (هر چه را پایانی است جز حرف عشق این همه گفتند و پایانی نداشت)

خیال تو

شبا با خیال تو تازه میشم سر میزارم روی شونه های باد
باصدایی پر حسرت میخونم اونکه رفته دیگه هیچوقت نمیاد
آسمون لباس مشکی پوشیده خورشید قصه ی من مرده دیگه
اونیکه تکیه زده به جای من عشقم و از یادتو برده دیگه
شب و با داغ چشات سر میکنم هرچی از نگاه بگم بازم کم
از غم ندیدن چشمای تو روی گونه هام همیشه شبنم
فصل خوشبختیه من تموم شده رفتنت حقیقتی تلخ برام
توی قبیله دیگه جام نیست بخدا هیچکس گوش نمیده به ترانه هام
کاش تو گوش کنی به آهنگ غمم بدونی دلم فقط تورو میخواد
من هنوزم که هنوزه میخونم اونکه رفته دیگه هیچوقت نمیاد
" دوستتت دارم "

آموزش نفوذ در دلها

تمام افرادی که ما با آنها در ارتباطیم به دنبال گمشدة خود در این دنیای بزرگ می‌گردند.
خود ما نیز به دنبال کسی هستیم که اگر اوقاتی را با او سپری می‌کنیم این دقایق از بهترین‌ها و به یاد ماندنی‌ترین لحظات زندگی مان باشد و هر چه شناخت ما از خود و سپس از اطرافیان بیشتر باشد ارتباطمان شکل بهتری به خود می‌گیرد.
اگر بتوانیم در چند برخورد اول مخاطب‌مان را بشناسیم شاید بتوانیم از تنش و درگیری‌های بعدی جلوگیری کرده باشیم و یا شاید سرعت برقراری ارتباطمان بیشتر باشد.
افراد را از نظر روحی می‌توانیم به سه دسته 1 - بصری 2 - سمعی 3 - لمسی تقسیم کنیم و این از ضروری‌ترین دانستنی‌ها می‌باشد.ممکن است کسی هر سه حالت را داشته باشد اما به طور حتم یکی از این حالتها غالب است‌.
حالا ببینیم که این کیفیت‌ها چگونه‌اند:

افراد بصری‌:این افراد بیشتر به کیفیت‌های دیداری توجه دارند و تصاویر برای آنها اهمیت بیشتری دارد. سریع صحبت می‌کنند و... از حرکات دست بسیار استفاده می‌کنند و هر آنچه را تعریف می‌کنند به گونه‌ای می‌گویند که مخاطب تصویر آن را در ذهن خود ببیند.

افراد سمعی‌:این افراد بیشتر به شنیده‌ها توجه دارند. کلام و طنین و آهنگ را به خاطر می‌سپارند. هیجان کمتری دارند. آهسته صحبت می‌کنند و سعی می‌کنند که بیانشان شیوا و رسا باشد.

افراد لمسی‌: این افراد بیشتر به کیفیت‌های لمسی توجه دارند و از آنچه لمس کرده‌اند صحبت می‌کنند. خیلی آرامند حتی یک نوع رخوت و سستی را می‌توان در آنها دید. احساس آنها از دیگران عمیق‌تر است‌

زندگی خود را به شاهکاری بی همتا تبدیل کنید و با تکرار عبارات جادویی سرنوشت خویش را در دست گیرید

شما با دیدن این برنامه به گروهی می پیوندید که هر روزشان حماسه ای وهر لحظه شان پر از تاثیر است
ادامه مطلب ...

مدل های مختلف دختر

1 : مدل جنتل وومن: خدا رو شکر بین این همه مدلای عجیب و غریب یه عده از دخترا (که واقعا معدودن) هم هستن که علاوه بر اینکه مد روز وتحصیل کرده هستن خودشونو گم نکردن و فارق ازسرگرمیهای الکی تو زندگی دنبال پیشرفتن.

2.مدل نازنازی:این مدل کارو زندگیشون با دوستا بیرون رفتن و تلفن و چته و تا 50 سالگی تو اتاقشون عروسک نگه میدارن فعالیتهاشونم شامل خریدن هر چیز مد روزو به باد دادن پولای باباجون هست.

3.مدل اجتماعی:این عده بیشتر شامل دخترای فمینیستیه که عاشق شرکت تو فعالیتهای اجتماعین ولی وسط همون کارها هم تا یکم کار جدی بشه دادشون در میاد که بابا ما خانومیم این قدر کار سخت بهمون ندین!

4.مدل مرد ذلیل:این مدل که در حال انقراضن عاشق شوهر کردن و بشور بسابن
(به علت کمیاب بودن این مدل نتونستم اطلاعات بیشتری در موردشون پیداکنم).

5.مدل مامانم اینا:این مدل دخترای محبوب مادراشونن و همه کاراشونو با نظر مادرشون انجام میدن خیلیاشونو میشه تو گروه خرخونا که تو پایین توضیح دادم هم پیدا کرد.

6.مدل ضد پسر:این مدل یه جورایی همکارمنن همه فکر و ذکرشون اینه که یه پسرو ضایع کنن و تا یک سال این اتفاق خجسته رو وسه دوست و آشنا تعریف کنن

7.مدل خرخون:این مدل تو زندگی فقط یه کار بلدن اونم درس خوندنه تو بحرشونم که بری میبینی از دیپلم خیاطی بگیر تا گواهینامه زیر دریایی رو گرفتن .ولی پای عمل که برسن هیچی بلد نیسن

8.مدل روشنفکر:این مدل عقل کل هسنن و عشق شرکت تو کلاسهای مختلفن از یوگا بگیر تامدیتیشن و ...

9.مدل سرگردون:خانومای عزیزی که این مطلبو خوندین و جزو هیچکدوم نبودین/شما شامل ترکیب هچل هفتی از مدلای بالا

دلشکسته

چه کنم دوستش دارم ، شوخی که نیست ، حرف یک عمر در به دری است صحبت کلّی آوارگی است ، شکایتی نیست ، حرف شکایت که در عشق بیاید فاتحه این عشق را باید خواند .
بحالم بگریید ،غم دنیا را همراه دارم ، غم بی وفایی ، غم بی همراهی ، کاش بودی و می دید اما رفته جایی دور و دیگر نیست در کنارم ، هیچگاه گرمایی دستانش را حس نکردم من فقط سرمای برخوردش را حس کردم و چیز دیگری را که فراموشش نمی کنم " نگاهش را " فکر میکند فراموشش کردم ، گمان می کند در کوچه باغهای رنگارنگ این دنیا گم شدم ، ولی نه من فقط در یک آرزو هستم ، دیدار دوباره ، محال است دیگر دیدنت ناممکن است ، سهم من این بود که بگریم و تحمل کنم .