عشق یعنی امتداد دو نگاه (هر چه را پایانی است جز حرف عشق این همه گفتند و پایانی نداشت)
درباره من
خوشا دردی که درمانش تو باشی خوشا راهی که پایانش تو باشی خوشا چشمی که رخسار تو بیند خوشا ملکی که سلطانش تو باشی خوشا آن دل که دلدارش تو گردی خوشا جانی که جانانش تو باشی مشو پنهان از آن عاشق که پیوست همه پیدا و پنهانش تو باشی برای آن به ترک جان بگوید دل بیچاره تا جانش تو باشی
ادامه...
تا حالا به این فکر کردید که اگر در تقدیر شما رابطه عاشقانهی دو طرفهای
وجود نداشت و خداوند در دفتر تقدیر شما نوشته بود یا عاشق باش یا معشوق.
کدوم رو انتخاب میکردید؟ به نظر شما کدام لذتبخشتره عاشق بودن یا معشوق
بودن؟