از دل تنگه تمومه آدما از شب و روز خدا خط میزنم
اگه دستم برسه به آسمون با ستارها قیامت میکنم
نمیذارم کسی عاشق نباشه ماهو بین همه قسمت میکنم
وقتی گاهی منو دل تنها میشیم حرفای نگفتنی را میشه دید
میشه تو سکوت بین ما دوتا خیلی از ندیدنی ها را شنید
قصه جدای ما ادما قصه دوری ماست از خودمون
دوری منو تو از لحظه عشق قصه سادگی گمشدمون
عشق...
عشق دانی که سرآغازش چیست ؟
امتداد دو نگاه یکی از عمق دل و قعر وجود ، آن یکی بعد سجود
آن زمانی که دو چشمت ، پیله خواهش را به وجودم تابید
ودر آن ظلمت و تاریکی شب ،جاده ای روشن را در فراسوی افق دید زدم و تو آن یاور دیرینه من ، که در آن جاده سبز
ادامه مطلب ...در خواب ناز بودم شبی دیدم کسی در می زند
در را گشودم روی او دیدم غم است در می زند
ای دوستان بی وفا از غم بیاموزید وفا
غم با آن همه بیگانگی هر شب به من سر می زند
جرم من چیست ؟
جرم من چیست که شیدای نگاهت شده
ام
آن قدر واله که انگشت
نمایت شده ام
جرم من چیست که در کلبه
تنهایی خویش
زاهد گوشه محراب
لبانت شده ام
آخر ای اختر
تابنده به دامان سپهر
جرم من چیست که رسوای زمانت شده ام
آمدی ساده نشستی
به گلیم دل من
جرم من چیست که معشوق نوازت شده ام
ای که از شور
جوانی خودت سرمستی
ساغری نوش که ساقی
شرابت شده ام
آمدی ساده نشستی
و چو طوفان رفتی
هیچ انگار ندیدی
که خرابت شده ام
رفتی و بی خبر
از خویش نمودی ما را
لحظه ای چند نظر کن
نگرانت شده ام
ای که از حال دل من خبری
نیست تو را
با خبر باش که من چشم به
راهت شده ام
تو لیاقت منو... عشق منو... قلب منو...
تو صداقت منو... اشک منو... آه منو...
تو نداشتی... نه نداشتی... نه نداشتی... نگو نه...
خودتو کوچیک نکن... فقط برو... فقط برو...
نمیخوام ببینمت از جلوی چشام برو...
آره تو فقط برو که تنها فکرم همینه...
تا ببینم کی پس از تو توی قلبم میشینه...
من که کوه غصه هام ولی یه جور سر میکنم...
تو فقط بخواه که از من دیگه نفرین نکنم...
آره تو فقط برو که تنها فکرم همینه...
تا ببینم کی پس از تو توی قلبم میشینه...
کارد، نانمان را
به دو بخش مساوی تقسیم می کند
از جایی بر لبه لیوان که تو آب خورده ای
دومین جرعه را سر می کشم.
بیا توی کفشهای من!
زمستان که می آید
پالتوی تو مرا گرم می کند.
ما با یک چشم گریه می کنیم
شب که به تنهایی خویش پناه می بریم در خواب
رویاهایم با رویاهایت یکی می شوند
چقدر سخته تو چشمای کسی که قلبتو بهش دادی و به جاش یه زخم همیشگی به دلت داده ، زل بزنی و به جای اینکه لبریز از نفرت بشی حس کنی هنوزم دیوونشی و دوستش داریش